جدول جو
جدول جو

معنی نل بندی - جستجوی لغت در جدول جو

نل بندی
نعل بندی، نعل نمودن چهارپایان بارکش
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ته بندی
تصویر ته بندی
دوختن ته جزوه های کتاب یا دفتر، جزوه بندی و ته دوزی کتاب، خوردن اندکی غذا پیش از نوشیدن شراب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نعل بند
تصویر نعل بند
آنکه ستور را نعل می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نی هندی
تصویر نی هندی
خیزران، گیاهی پایا از تیرۀ گندمیان ویژگی نواحی گرم و مرطوب با ساقه های راست و بلند و برگ هایی شبیه خرما که از ساقۀ بند بند میان تهی آن عصا، چوب دستی و نیزه و از برگ و پوست آن ریسمان و فرش و از مغز آن ماده ای بنام تباشیر با ترکیب آهک و سیلیس و پتاس با خاصیت تب بر و ضد استفراغ و ضد اسهال خونی تهیه می شود، تباشیر، بامبو، ثلج چینی، طباشیر، ثلج صینی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آب بندی
تصویر آب بندی
روان شدن قطعات تحت سایش در خودروها یا موتورسیکلت های نو، محل تهیۀ بستنی، ماست، پنیر، خامه و مانند آن، لبنیاتی، گرفتن یا جوش دادن درزهای وسایل یا ظروف فلزی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نرخ بندی
تصویر نرخ بندی
نرخ چیزهایی را معین کردن، نرخ بستن، تعیین نرخ کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پی بندی
تصویر پی بندی
عمل محکم کردن پی دیوار یا پایۀ ساختمان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نخل بند
تصویر نخل بند
کسی که از موم یا کاغذ گل و درخت مصنوعی درست کند، برای مثال همه نخل بندان بخایند دست / ز حیرت که نخلی چنین، کس نبست (سعدی۱ - ۱۷۴)
فرهنگ فارسی عمید
(تَ بَ)
دهی از دهستان بویراحمد سردسیر است که در بخش کهکیلویۀ شهرستان بهبهان واقع است و 150 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(گُ بَ)
نوعی ازاقمشۀ رنگین است. (آنندراج). رجوع به گلبند شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از نعلبندی
تصویر نعلبندی
سمگری بجشاکی نالبندی عمل و شغل نعلبند نعل کردن چارپایان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ته بندی
تصویر ته بندی
دوختن ته جزوه های کتاب و دفتر، و خوردن اندک کمی غذا
فرهنگ لغت هوشیار
عمل پی بندمحکم کاری پی بنا با سنگ و آهک و سیمان و غیره، عمل بستن پی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صف بندی
تصویر صف بندی
رده بندی، صف آرائی
فرهنگ لغت هوشیار
نقاشی، گلدوزی: و در کارخانه قریحت نقش بندی دیبای سخن زیبا کردند، زر دوزی، تمهید امور توطئه: با صابت فکر و صدق فراست و نقش بندی و حیلت گری موصوف بود، منسوب بفرقه نقشبند
فرهنگ لغت هوشیار
چشم بندی افسونگری، ندیده گیری شعبده بازی چشم بندی، سحر جادو، حبس نظر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نعل بند
تصویر نعل بند
سمگر بجشاک نالبند
فرهنگ لغت هوشیار
بستن معبر آب، شغل و عمل آب بند، ریختن آب در سماور و آب پاش و غیره
فرهنگ لغت هوشیار
کلک بندی مویین خامه سازی عمل قلم بند و آن تهیه و ساختن قلم مو برای انواع نقاشی هاست. طرز کار در قلم بندی مرسوم در ایران باین ترتیب است که موهای پشت ستون فقرات گربه و حواشی آن را دسته دسته با قیچی می چینند. سپس این دسته ها را که هر یک برای یک قلم مو تقریبا کافی است بترتیب معینی از کرک و موهای شکسته و زواید دیگر پاک می کنند. بعد سر آنها را در یک ردیف قرار می دهند. همه این اعمال بر روی یک شیشه مسطح انجام می گیرد سپس آزمایش آخر موها را با آب انجام می دهند تا از پاک بوده آنها مطمئن شوند. آنگاه به وسیله یک نخ ابریشمین وسط هر دسته آماده شده را محکم گره می زنند و موها را بسر قلم که امروز از شاه کبوتر ساخته می شود به ترتیب زیر می بندند ابتدا یک قسمت شاه پر را به طور اریب می برند و ته ساقه آن را به مقدار کم دایره وار قطع می کنند به طوری که موهای بسته شده به سختی از آن خارج گردد. در این وقت قسمت بی مصرف شاه پر را از پر پاک می کنند و این ساقه را برای پاک کردن ساقه اصلی یا سر قلم به کار می برند. موی آماده و مستقیم را در آب می زنند و از دهانه اریب سر قلم بدقت بوسیله تیغ تیز یا به وسیله آتش آماده برای کار می کنند. عمل آرایش نوک مویین قلم معمولا با دقت تمام انجام می گیرد زیرا در غیر این صورت قلم مو غیر قابل استفاده خواهد بود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نخلبندی
تصویر نخلبندی
عمل وشغل نخلبند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نخل بند
تصویر نخل بند
کویک کار، باغبان، آراینده کاهوگ حسین (ع)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ته بندی
تصویر ته بندی
((تَ بَ))
خوردن اندکی غذا برای رفع گرسنگی، ته دوزی کتاب یا دفتر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آب بندی
تصویر آب بندی
((بَ))
بستن مسیر آب، عایق کردن جایی یا چیزی در برابر نم و رطوبت، تنظیم شدن موتور ماشین یا هر دستگاه دیگری، ریختن آب در سماور، آب پاش و غیره
فرهنگ فارسی معین
((~. بَ))
مجموعه اهرم ها و قطعات قسمت جلو خودرو که تنظیم حرکت چرخ ها و چرخش آن ها را بر عهده دارد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نخل بندی
تصویر نخل بندی
((~. بَ))
غرس و نشاندن درخت خرما
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قلم بندی
تصویر قلم بندی
((قَ لَ. بَ))
عمل قلم بند و آن تهیه و ساختن قلم مو برای انواع نقاشی ها است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نخل بند
تصویر نخل بند
((~. بَ))
کسی که از موم یا کاغذ، درخت یا گل مصنوعی درست می کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نعل بند
تصویر نعل بند
((نَ. بَ))
کسی که چهارپایان را نعل کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هم بندی
تصویر هم بندی
تلفیق
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از یخ بندی
تصویر یخ بندی
Iciness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
نوعی زیردگی که از شاخه های نازک درخت مو درست کنند
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی بستن روسری، پارچه ای که آن را پچیده و جهت آسان شدن.، حالت و فرمی سنتی در بستن روسری، پارچه ای حلقوی، که آن را به دور سر پیچند، تا حمل ظروفی که به
فرهنگ گویش مازندرانی
بقچه
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از یخ بندی
تصویر یخ بندی
frieza
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از یخ بندی
تصویر یخ بندی
frialdad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی